آر تی ام با Edge قسمت اول

RTM with Edge Part 1

چیزی که یاد گرفته ایم در RTM ، این است که I.T ها قیمت را از یک کینک ( Kink ) به کینک دیگر ( DP ) جا به جا می کنند . آی تی ها اول به عنوان FTR شروع به کار می کنند و زمانی که به تارگت ( TG ) رسید، FL تایید می شود . قیمت بین این نقاط بالا و پایین می رود ( بسته به مقیاس ) و هر دستور تمیز باید موقع برگشت استفاده یا گرفته بشود ، وگرنه ممکنه باعث ضرر کردنشان شود . بین این مناطق ، یک منطقه ی بی‌قاعده وجود دارد که سقف ها و کف ها و CP و Can Can همه برای جذب معامله گر های Breakout و پر شدن سفارش های معامله گر های دیگر ساخته می شوند . این ها مثل حوضچه های نقدینگی هستند ، که همه برای اهداف دستکاری ساخته شدند . هیچ چیز همانند ترس و طمع برای پر کردن یه موقعیت خرید یا فروش وجود ندارد . باید از خود بپرسیم که چرا اصلاً توانایی این را داریم که چیزی رو که متعلق به ما نیست ، بفروشیم ؟ چطور می شود یک بازار را به طور مشروع و معقول چید ؟ ساده است ، چون قادر هستند طرف مقابل را مجاب به بارگیری و بارگذاری مجدد ( Load and Reload ) کنند . اگه شورت سِلی نبود ، آن ها نمی توانستند سفارشاتشان را پر کنند . همچنین تعجب می کنم که چرا داده ها انقدر محدودند ، زیرا خیلی از جاهایی که قیمت برمی گردد می تواند مربوط به سالها پیش باشد و فقط در تیک چارت قابل مشاهده باشد ! یک کینک کوچک از شکستن یک LS یا ورود به یک PAZ جدید . هرچه منطقه شان بهتر مخفی شود ، ترفند گرفتن نقدینگی شان نیز بهتر عمل می کند .

اخیرا به گوشمان رسید که قیمت از FL به FL یا FTR به FTR حرکت می کند . در پایین مثال هایی از اینکه این کینک های ( FL ) ممکن است به چه شکل باشند ، آورده شده است :

در ادامه مطالب فوق ، چرخه‌ی کینک / ( DP ) که می شود از آن برای یه ناحیه ی جستجوی PA استفاده کرد :

دایره ی سبز جایی است که کینک برای FTR / DP پایینی قرار دارد 👇 . ( میتواند هر شکستی به سمت FTR از PAZ هم باشد ). موقع برگشت ، کینک نارنجی نقش FTR / DP را  بازی می کند و کینک سبز رو تبدیل به شونه ی چپ ( LS ) می کند ، قیمت از کینک نارنجی می شکند یا آن را ایگنور می کند ( نادیده می گیرد ) که شانه ی چپ نیز می باشد ( LS ) ، پس ما یک LS شکسته یا نادیده گرفته شده داریم و این آخرین مرحله ای هست که می توانیم از یک کینک (قرمز) استفاده کنیم . همه ی این ها به اولین کف مربوط می شود . بعد از ILS ( شانه ی چپ نادیده گرفته شده ) این ناحیه دیگه برای ما قابل استفاده نیست ، ما در واقع آن را یک فضای خالی در نظر می گیریم .

مدتی که بگذرد ، متوجه خواهید شد که آی تی ها چگونه سفارش های خود را پر می کنند …

راستش بیشتر از خود معامله، از کندوکاو و فهم مکانیسم دستکاریش لذت می‌برم . اما شکستن تئوری فقط یه بخششه . واسه قیمت انگار یه محدودیت‌هایی وجود داره که تو فلگ ها محصور شده. واقعا میشه الگوریتم‌های اونا رو تو CP، SPAZ، FL، فلگ ها و پل ها دید. خط های سیاه ، همه جای چارت مانع ( Barrier ) هستند . ( LS ، SR ، QML ، IQML ) خط های نقطه چین هم تو این مقیاس CP یا SPAZ هستن . این فقط واسه آنالیزه و احتمالا یه کم تمیزترش می‌کنم، ولی نقاط محوری رو نشون میده و اونا قیمت رو حرکت میدن، انگار رد پاشونه. قوانین بیشتری هم راجع به FLها و اینکه کی میشه کشیدشون وجود داره، اما اگه بیشتر توضیح بدم مغزم هنگ می‌کنه. قرمز و سبز هم محدوده قیمت فعلی رو نشون میدن.

نموداری که در بالا قرار دارد پر از نقاط چرخش (DP) می باشد ، نمودار پایین کمی مرتب تر است  👇 .

مثل اینکه می‌بینی من نقاط چرخش ( DP ) / کینک ها یا FL های مربوط به FTR رو که مربوط به های لو، سی پی، اس پی ای زی یا LS هستن کشیدم . میبینم قیمت داره به ساپورت واکنش نشون میده، پس اگه بخوام همین کارو تو مقیاسای پایین تر انجام بدم، همون پروسه رو طی میکنم. از این رو با پیروی از مقاله خوانش قیمت ، از HTF شروع میشه و به پایین میاد. فضاهای بین مستطیل های رنگی، جای خالی اند .

سوالی راجب FL ها پیش می آید ، هدف آن ها چیست و چه وقت FL هنوز تایید نشده ؟

اگه به تارگت نرسه و به اون FTR که کشیدم به‌عنوان یه سطح یا MPLش تکیه کنیم، خیلی احتمال داره FTR قبل از رسیدن به تارگت یه کینک بزرگتر بزنه و بیشتر از چیزی که فکر می‌کردیم FTR هست به عقب برگرده . حالا تارگت ها چی هستن ؟ دقیقا همون نقاط ورودیه که برای PA نگاه می‌کنیم . پس می تونند این ها باشند : کینک ها (FLها) های / لو ها، PRE CP، کینک های بعد از CP و شونه چپ / لفت شولدرها ( LS ) . باید محتاط باشیم و هر کدوم از این‌ها رو به‌عنوان TG علامت‌گذاری کنیم . اما برای ورود فقط باید از بهترین‌ها استفاده کنیم . مثلا یه کینک FL که با یه شونه چپ و کینک های/لو یا با یه منطقه CP هم‌راستا باشه و غیره.

FL های قدیمی بهتر از FL های جدید کار می کنند !

اخیرا یک سوال پیش آمد ، که چرا FL های قدیمی بهتر از FL های جدید کار می کنند ؟ جواب این است که در FL های جدید خیلی وقت ها یک چیز هایی مانند تصویر زیر اتفاق می افتد :

به منطقه بعدی برسد و فعال شود :

قیمت بارها و بارها FL را می شکند و یک باکس بزرگ تر ایجاد می شود . فقط زمانی که قیمت دور می‌شود و به ناحیه ی بعدی زیر FL ایجاد شده می رسد ، فعال،قابل معامله یا کامل می شود .

| نقاط تصمیم گیری ( DP ) – کینک / ناتوان از بازگشت (FTR) /فلگ لیمیت ها (FL) |

به نظر من ، نقطه تصمیم‌گیری ( DP ها ) ، شاهکار اصلی در زرادخانه RTM هست . گاهی اوقات به عنوان کینک ، FTR یا فلگ لیمیت هم شناخته می‌شه و نماینده تصمیمی هست که قبلاً در یک مانع / barrier گرفته شده . برای حفظ انسجام و رفع هر گونه ابهام، به نظر من این اتفاق در ( ۳ ) مرحله اتفاق می افتد که در زیر توضیح داده شده 👇 :

مرحله اول – کینک :

قیمت به مانعی مثل حمایت/مقاومت جزئی (S/R)، حمایت/مقاومت اصلی (S/R)، شانه چپ، مانع/بریر نادیده گرفته شده ( ایگنور شده ) یا شکست/خروج از فشردگی (CP) نزدیک می‌شه. قیمت مکث می‌کنه و بعد از شکسته شدن مانع، شروع به اصلاح یا برگشت می‌کنه. این مکث کوچیک همون کینکه .

مرحله دوم – FTR :

اگه قیمت بیشتر از این اصلاح نشه و به همون جهت اصلیش ادامه بده، یه FTR تشکیل می‌شه؛ یعنی وقتی قیمت از نقطه شروع اصلاح رد بشه و برگشت نخوره. تو این مرحله، تصمیم گرفته شده که IT ها سفارش‌های باقی مونده رو جذب کنن و احتمالا سفارش‌های جدیدی رو برای استفاده در یه زمان دیگه بذارن. البته هنوز یه فلگ لیمیت تایید شده نیست.

مرحله سوم – FL :

وقتی که قیمت به پرچمِ طرف مقابل برخورد کنه ، فلگ لیمیت (FL) تایید میشه . تا وقتی برخورد نکرده، کینک و FTR هنوز جزئی از بدنه‌ی فلگ هستن. یعنی FTR و کینک ممکنه قبل از اینکه FL طرف مقابل زده بشه، بیشتر برگردن عقب و به عنوان مثال بعضیا مینور ماژور بشن .

نقاط تصمیم گیری – دید پذیری :

این هم مهمه که بدونیم بهترین نقاط تصمیم گیری اونایی هستن که تو تایم‌فریم‌های بالاتر دیده نمیشن. باید یادت باشه که یه نقطه تصمیم‌گیری ممکنه تشکیل بشه و تو محدوده یه کندل، چند ثانیه بعد از اتفاق افتادنش، مخفی بمونه. مگه اینکه اون موقع اونجا باشیم و ببینیمش، باید تا پیدا کردنش دنبالش بگردیم. بعضی وقتا نمیتونیم پیداش کنیم، تو این مواقع مجبوریم از کل کندل استفاده کنیم. مورد مورد علاقه من یه نقطه تصمیم‌گیری نامرئی هست که یه شکل کلاهک داره، اولین بار که قیمت برمیگرده، میتونه قیمت رو از نقطه تصمیم‌گیری واقعی دور کنه .

| موفق باشید |