الگوی QM چیست ؟

در دنیای بازار های مالی ، معامله گران | Traders همواره به دنبال استراتژی ها و الگو هایی هستند تا در پیش بینی حرکات بازار موفق عمل کنند . یکی از این الگو ها که در میان علاقه مندان به معامله گری مشاهده می شود ، الگوی کوازیمودو است که به اختصار QM نامیده می شود . الگوی کوازیمودو یک الگوی فنی منحصر به فرد و جذاب است که اگر به درستی درک و اجرا شود و شروط آن رعایت شود ، می تواند دیدگاه های ارزشمندی در مورد برگشت های بازار و پایان روند ها ارائه دهد . این الگو به نام کوازیمودوی قوزی در کتاب ” قوزی نوتردام ” اثر نویسنده ی فرانسوی یعنی ” ویکتور هوگو ” نام گذاری شده است .

الگوی QM در هر جهت یک اینگلف دارد و در واقع هر دو گروه خریداران و فروشندگان را فریب می دهد و همین موضوع نشان دهنده ی این است که این الگو نسبت به سایر الگو ها قدرتمند تر است . روندی برای مثال صعودی به وجود می آید ، قیمت کف های بالا تر ( HL ) و غالبا سقف های بالا تر می زند . زمانی این روند صعودی به پایان می رسد که آخرین کف ( HL ) توسط قیمت شکسته شود . اکر پس از این شکست ، قیمت شروع به ساختن سقف های پایین تر کند ( LH ) آن وقت می گوییم که روند نزولی آغاز شده است ، اما قیمت سپس باز هم یک سقف بالا تر می زند و الگوی QM تشکیل می شود . الگوی QM هنگام تبدیل یک روند به روند دیگر به وجود می آید و یک الگوی برگشتی می باشد . در این الگو پس از تغییر روند ، دو قله بالایی و دو کف پایینی به عنوان محدوده QM در نظر گرفته می شوند .

به طور خلاصه QM زمانی به وجود می آید که قیمت دو اینگلف در خلاف جهت هم انجام دهد . یعنی ابتدا قله قبلی خود را اینگلف کند و به سمت بالا حرکت کند سپس در حالی که همه انتظار افزایش بیشتر قیمت را دارند قیمت پایین بیاید و کف قبلی خود را اینگلف کند . در این حالت محدوده بین دو قله را به عنوان QM عرضه در نظر می گیریم . در الگوی QM ( روند صعودی ) باید این شرط را لحاظ کرد که HH باید FO باشد و اینگلف نباشد و در غیر این صورت از اعتبار QM ما کم می شود و احتمال تبدیل آن به دیاموند | Diamond ( الگوی الماس ) بیشتر می شود . همچنین اگر یک QM تقاضا در حال شکل گرفتن باشد ، زمانی که قیمت H را اینگلف می کند بهتر است که یک زون | ناحیه Authentic عرضه را نیز اینگلف کند . QM در تمامی تایم فریم ها از یک دقیقه تا ماهیانه کاربرد دارد .

در تصویر زیر مشاهده می کنید که در الگوی QM یک الگوی QM کوچک تر تشکیل شده است ، اگر در دل یک QM دوباره یک QM تشکیل بشود و این دو ناحیه روی هم قرار داشته باشند ، احتمال برگشت قیمت در آن ناحیه بالا تر است و قدرت آن ناحیه بیشتر خواهد شد :

برای ترید کردن الگوی QM می توانیم دو محدوده را در نظر بگیریم :

1 – QML : اولین قله / کف که تشکیل می شود را ما محدوده بیس آن را اندازه میگیریم و نقطه ورود خود را قرار می دهیم و حد ضرر را نیز در بدبینانه ترین حالت بالای HH می گذاریم .

2 – MPL : ناحیه ای است که بیشتر درد را برای معامله گران به وجود آورده و همان جا است که قله / کف دوم تشکل می شود که ما محدوده بیس آن جا را به عنوان زون ( و نقطه ورود ) در نظر می گیریم .

3 – حالت ایده آل ( برای ورود به معامله ) : تشکیل QM و رخ دادن FAKEOUT و همچنین ایجاد نقدینگی و فشردگی ( CP & LQ ) در مسیر رسیدن به زون / ناحیه ی QM Level .

ممکن است قیمت یک واکنش کوچک به QML بدهد ، و سپس باز گردد و واکنش اصلی را به MPL بدهد . دقت کنید که الگوی QM که در نظر دارید ، پیشنهاد می شود که در تایم فریم های بالا تر به شکل الگوی کندلی بولیش / بیریش Bullish / Bearish Engulfing در بیاید و در سایه های کندل قرار نداشته باشد تا به اعتبار آن الگو اضافه شود . این نکته را نیز باید در نظر داشت که مانند تمام الگو ها ، تئوری FAKEOUT برای QM نیز برقرار است . یعنی وقتی قبل از QM یک Major SR داشته باشیم این کار باعث می شود تا قدرت قیمت قبل از رسیدن به QM گرفته شود و وقتی به QM می رسد نتواند مقاومت کند و با شدت برگردد .

| پایان |