چرا استراتژی های ICT کارآمد هستند ؟
چرا استراتژی های ICT کارآمد هستند ؟
Why ICT Strategies Work
استراتژی های ICT ، که توسط مایکل جی هادلستون توسعه یافته اند ، بر درک نحوه عملکرد معامله گران نهادی ( پول هوشمند ) در بازار های مالی تمرکز دارند . استراتژی های ICT کارآمد هستند زیرا با پویایی های بازار که توسط این مشارکت کنندگان قدرتمند مانند بانک ها ، صندوق های پوشش ریسک و سایر موسسات مالی بزرگ که بر حرکت قیمت تأثیر می گذارند ، همسو هستند . بیایید دلایلی را که استراتژی های ICT مؤثر هستند بررسی کنیم و چند مثال برای نشان دادن موفقیت آن ها ارائه دهیم .
1 – همسویی ICT با رفتار معاملاتی نهادی
سنگ بنای ICT همسویی آن با نحوه حرکت پول هوشمند است . معامله گران خرد اغلب درک درستی از نحوه دستکاری بازار ها توسط موسسات بزرگ ندارند ، اما ICT به معامله گران کمک می کند تا اصول کلیدی پشت رفتار معاملاتی موسسات را درک کنند .
- اهداف سازمانی: انباشت نقدینگی ! موسسات برای اجرای معاملات بزرگ خود به نقدینگی نیاز دارند . آن ها اغلب مناطقی را هدف قرار می دهند که معامله گران خرد حد ضرر یا سفارشات در حال انتظار خود را قرار می دهند و از این ها به عنوان استخر های نقدینگی استفاده می کنند . کنترل جریان سفارش ! موسسات قیمت را دستکاری می کنند تا معامله گران خرد را جذب کنند ، تنها برای اینکه بازار را معکوس کرده و موقعیت های آن ها را به دست آورند . دستکاری بازار ! با ایجاد شکست های کاذب یا ” استاپ هانت ” ، پول هوشمند معامله گران خرد را فریب می دهد تا زود تر خرید یا فروش کنند .
- مثال : تصور کنید سهامی با قیمت 50 دلار معامله می شود و معامله گران خرد معتقدند که قیمت همچنان افزایش خواهد یافت . بسیاری از معامله گران خرد حد ضرر را در 48 دلار قرار می دهند تا از موقعیت های خرید خود محافظت کنند . پول هوشمند ممکن است قیمت را تا 47 دلار پایین بیاورد تا این توقف ها را فعال کند و نقدینگی را قبل از افزایش قیمت به 55 دلار انباشته کند . معامله گران ICT آموزش دیده اند تا این دستکاری را تشخیص داده و از برگشت قیمت بعدی سرمایه گذاری کنند .
2 – استراتژی های ICT بر مناطق نقدینگی تمرکز دارند
یکی از مفاهیم اصلی در ICT شناسایی مناطق نقدینگی است . مناطقی که سفارشات حد ضرر معامله گران خرد در آن جا متمرکز شده اند . این مناطق نقدینگی مورد نیاز موسسات را برای اجرای معاملاتشان فراهم می کنند . ICT به معامله گران آموزش می دهد تا این مناطق نقدینگی را تشخیص داده و از گرفتار شدن مانند اکثر معامله گران خرد جلوگیری کنند . استخر های نقدینگی ! بالا و پایین ساختار های بازار : معامله گران خرد اغلب حد ضرر را بالای سطوح مقاومت و پایین سطوح حمایت قرار می دهند و استخر های نقدینگی را تشکیل می دهند . استاپ هانت : پول هوشمند به دنبال این توقف ها می گردد تا قبل از حرکت قیمت در جهت مورد نظر خود ، نقدینگی را به دست آورد . مثال : فرض کنید EURUSD در یک روند صعودی است و در حدود 1.1200 معامله می شود . معامله گران خرد سفارشات حد ضرر را زیر یک کف اخیر در 1.1150 قرار می دهند و انتظار دارند روند صعودی ادامه یابد . پول هوشمند ممکن است قیمت را به زیر 1.1150 سوق دهد و این توقف ها را فعال کند . هنگامی که نقدینگی به دست آمد ، قیمت برای ادامه روند صعودی به 1.1300 باز می گردد . معامله گران ICT این شکار توقف ها را تشخیص داده و از آن ها به عنوان نقاط ورود برای سوار شدن بر موج صعودی قیمت استفاده می کنند ، به جای اینکه مانند یک معامله گر خرد معمولی از بازار خارج شوند .
3 – ساختار بازار و اوردر بلاک ها
استراتژی های ICT به شدت بر ساختار بازار تمرکز دارند و به معامله گران کمک می کنند تا روند فعلی را شناسایی کرده و برگشت ها یا ادامه های احتمالی را پیش بینی کنند . بخش اساسی این امر ، شناسایی بلوک های سفارش ( order blocks ) است . مناطقی که موسسات سفارشات بزرگ را در آنجا قرار می دهند . این مناطق اغلب نشان دهنده نقاط عطف در بازار هستند . اوردر بلاک ها : سطوح قیمتی که موسسات معاملات بزرگ ( خرید یا فروش ) را در آن جا انجام داده اند . قیمت تمایل دارد قبل از ادامه در جهت مورد نظر ، به این مناطق بازگردد . مثال : فرض کنید قیمت طلا در حال حاضر 1800 دلار است ، اما معامله گران ICT متوجه می شوند که یک اوردر بلاک کلیدی در حدود 1775 دلار وجود دارد ، جایی که موسسات قبلا موقعیت های خرید ( long positions ) را انباشته کرده اند . هنگامی که قیمت به 1775 دلار باز می گردد ، معامله گران ICT انتظار یک جهش را دارند و وارد موقعیت های خرید می شوند و با موج صعودی تا 1820 دلار همراه می شوند . معامله گران خرد ممکن است این مناطق را تشخیص ندهند و این فرصت ها را از دست بدهند .
4 – درک شکاف های ارزش منصفانه ( FVG )
شکاف ارزش منصفانه ( FVG ) به عدم تعادل در حرکت قیمت اشاره دارد ، جایی که بازار به سرعت در یک جهت حرکت می کند بدون اینکه به اندازه کافی عقب نشینی کند . این شکاف ها اغلب نشان می دهند که قیمت احتمالا برای تعادل مجدد به کجا باز خواهد گشت . چرا FVG ها کار می کنند ؟ علاقه سازمانی ! این شکاف ها زمانی ایجاد می شوند که سفارشات بزرگ خیلی سریع اجرا می شوند و خلأیی در نقدینگی ایجاد می کنند . تعادل مجدد قیمت : بازار ها تمایل دارند برای اصلاح عدم تعادل به این شکاف ها بازگردند و به معامله گران ICT اجازه می دهند از این عقب نشینی سرمایه گذاری کنند . مثال : اگر قیمت آتی S&P 500 به سرعت از 4000 به 4050 حرکت کند و شکافی در عملکرد قیمت ایجاد کند ، معامله گران ICT به دنبال عقب نشینی به حدود 4025 الی 4030 ( نقطه میانی شکاف ) خواهند بود . هنگامی که قیمت به این سطح باز می گردد ، معامله گران ICT ممکن است موقعیت های خرید را باز کنند ، با این انتظار که بازار روند صعودی خود را از سر بگیرد .
5 – مفاهیم پول هوشمند در مقابل اندیکاتور های خرده فروشان
استراتژی های معاملاتی خرده فروشی سنتی اغلب به اندیکاتور های تاخیری مانند میانگین های متحرک ، RSI و MACD متکی هستند . این شاخص ها ( اندیکاتور ها ) بر اساس داده های تاریخی هستند و اغلب می توانند پس از وقوع یک حرکت سیگنال دهند و باعث شوند معامله گران خرده فروش دیر وارد شوند . استراتژی های ICT ، در مقابل ، آینده نگر هستند : آن ها بر عملکرد قیمت و ساختار بازار تمرکز می کنند تا حرکات را قبل از وقوع پیش بینی کنند . معامله گران ICT به اندیکاتور های خرده فروشی سنتی متکی نیستند ، بلکه به نقدینگی ، جریان سفارش و دستکاری بازار متکی هستند . مثال : یک معامله گر خرده فروشی که از میانگین متحرک استفاده می کند ، ممکن است زمانی که قیمت از میانگین متحرک 50 روزه عبور می کند ، سیگنال خرید را وارد کند ، اغلب پس از اینکه پول هوشمند قبلا موقعیت خود را گرفته است . معامله گران ICT ، از سوی دیگر ، مناطق نقدینگی و اوردر بلاک ها را از قبل شناسایی کرده و قبل از حرکت وارد می شوند .
6 – نظریه زمان و قیمت : ورود بهینه معامله
استراتژی های ICT بر زمان های بهینه روز که پول هوشمند فعال تر است ، تاکید می کنند . موسسات تمایل دارند در سشن های خاص ( مانند باز شدن لندن یا باز شدن نیویورک ) معامله کنند و سطوح کلیدی قیمت را در این زمان ها هدف قرار دهند . چرا زمان و قیمت مهم هستند ؟ حجم و نوسان ! پول هوشمند زمانی معامله می کند که نقدینگی بالاترین حد خود را دارد ، مانند جلسات معاملاتی اصلی . قابلیت پیش بینی ! حرکات قیمتی خاص اغلب در حدود باز شدن لندن یا نیویورک رخ می دهند و نقاط ورود قابل پیش بینی را فراهم می کنند . مثال : فرض کنید در حال معامله GBPUSD هستید . معامله گران ICT می دانند که حرکات قابل توجه اغلب در طول جلسه لندن ( 8:00 صبح به وقت گرینویچ ) رخ می دهد . یک معامله گر ICT در این زمان منتظر جذب نقدینگی یا عقب نشینی اوردر بلاک خواهد بود که احتمال موفقیت معامله را افزایش می دهد . معامله گران خرده فروشی ممکن است معاملات را به طور تصادفی در طول روز وارد کنند بدون اینکه بفهمند چرا زمان های خاص فرصت های بهتری را ارائه می دهند .
۷ – احساسات بازار و تله های روان شناختی
معامله گران خرد اغلب قربانی احساسات بازار و معاملات هیجانی می شوند . خرید بر اساس هیجان یا فروش از روی وحشت . اما معامله گران ICT تله های روان شناختی را که توسط پول هوشمند ایجاد شده اند ، درک می کنند . چرا تله های روان شناختی کار میکنند ؟ ذهنیت گله ای ! معامله گران خرد اغلب از جمعیت پیروی می کنند و بر اساس FOMO ( ترس از دست دادن ) یا وحشت وارد معاملات می شوند . تله های پول هوشمند : موسسات عمدا قیمت ها را به گونه ای دستکاری می کنند که معامله گران خرد را به تصمیم گیری های نادرست سوق دهند . مثال : اگر قیمت یک سهام ناگهان افزایش یابد ، معامله گران خرد ممکن است از ترس از دست دادن حرکت ، وارد معامله شوند . اما پول هوشمند ممکن است قبلا در قیمت های پایین تر موقعیت هایی را جمع آوری کرده باشد و از این افزایش قیمت برای توزیع دارایی های خود به معامله گران خرد قبل از کاهش مجدد قیمت استفاده کند . معامله گران ICT این را به عنوان فاز توزیع تشخیص می دهند و از این تله اجتناب می کنند .
۸ – جمع بندی : چرا استراتژی های ICT کار می کنند
| موفق باشید |